این دو کلمه منفور هیچوقت تو زندگی منو ول نکردن
همیشه همراهم بودن بیشتر از نفس کشیدنم
چرا اینجوریه چرا من باید تو تموم عمرم تنها باشم
فک میکردم با ازدواجم هم خودم هم خانوادم از شر این دوکلمه راحت میشیم ولی بدتر شد
تنهاتر شدیم
چکار کنم
چطوری به خدا بگم که سختمه چطوری بگم با ی چیز دیگه امتحانم کنه دیگه تنهایی بسه کافیه
خسته شدم خسته شدم از دویدن و نرسیدن
تمتم عمرم تو دویدن گذشت
زحمت کشیدن پس مقصد چی چرا هیچوقت به اون چیزی که میخوام نمیرسم
چرا چرا چرا چرا
زمستون خدا سرده دمش گرم
هوا را مثل یخ کرده دمش گرم
تو آیین خدا لوتی گری نیست
خدا نامره نامرده.....دمش گرم
برچسب : نویسنده : zeytoon65 بازدید : 50